افسانه‌ی ما
۱۳۸۳ خرداد ۲۰, چهارشنبه
خسته ام.پتو رو ميکشم روي سرم و اونوري ميشم.ور ديوار. بعد چشمامو ميبندم و خودمو ميزنم به خواب که خودمو گول بزنم.بعد واقعا راست راستکي خوابم ميبره