افسانه‌ی ما
۱۳۸۴ خرداد ۱۰, سه‌شنبه


رفيق ِ شفيق ِ من و يک شخصيت شناخته شده براي تمامي سرنشينان ِ اتومبيل مربوطه.اصولا اين ماشين با چشمان خمار ِ اين نازنين شناسايي ميشه و همگان اطلاع دارند که نبايد با زيپ پيراهن ايشان بازي يا خداي نکرده پيچش بدهند.بهترين نمونه ئ همذات پنداري از برادر زاده هاي نازنين مشاهده شده که وقتي سوار ماشين ميشوند سه تايي با هم داد ميزنند: سلام پاگنده! حالت چطوره؟! فقط يک مورد بي احترامي مشاهده شده که فرمودند: جانور خبيث! که انهم مثلما نديده گرفته ميشه چون گوينده اصولا مجاز است.مم..همين