افسانه‌ی ما
۱۳۸۴ مرداد ۲۶, چهارشنبه
اشکالش اينجاست که به مغزم فشار ميارم چطوري ميشه قشنگش کرد؛ در صورتي که چيزاي زشت زشتن.مثل آدمهايي که وقت روبرويي با حفره هاي زشتِ آدم خوابشون مي گيره يا نيست و نابود ميشن و يا يکي از دوستهاي قديميشون رو تصادفا پيدا ميکنن.
نچ! گمانم باز بايد بقچه امو بزنم سرچوب.اينطوريا نميشه