افسانه‌ی ما
۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه
بتاب آفتاب، یخ زدیم.
بتاب که برف و باران اگر نبود اما خودمان بلد شدیم زندگی را برای هم آن طورزمستان کنیم که ابرهای گرفته پدیدار شوند مدام در هوای باریدن.
تو که برگشته باشی دیگر چه چیزهایی قرار است با زندگی ما آشتی کند؟