از حموم اومده بودم بیرون که دوستی این صفحه رو پیش روم باز کرد که بخون! تو این روزها پیدا کردن خاکستر گرمی که بوی نا نده غنیمتیه... چند جمله ای ازت گفت و احترامم بیشتر شد... شاید از این به بعد من هم این دور و بر بنویسم یه چیزایی... نه اینکه کلهم این انگیزه با دو خط راجع به مزاحم تلفنی یه غریبه یهو پاشیده باشه بیرون...ولی کاتالیزوری بود...دست مریزاد همشیره!
تو این روزها پیدا کردن خاکستر گرمی که بوی نا نده غنیمتیه... چند جمله ای ازت گفت و احترامم بیشتر شد... شاید از این به بعد من هم این دور و بر بنویسم یه چیزایی... نه اینکه کلهم این انگیزه با دو خط راجع به مزاحم تلفنی یه غریبه یهو پاشیده باشه بیرون...ولی کاتالیزوری بود...دست مریزاد همشیره!
برنامه رو به کجا رسوندی؟اسن عملیه؟
اون ایمیل رو گذاشتن برای پیغام های بی ربط به اینجا، جهت اطلاعت! عرض کردم صبر کن.
اسن هم نه و اصلن
همینا دیگه