اعضای محترم ِ شورای مرکزی ِ زوزه:
خانم ها و آقایان: آراز، الفی ، اميد ميلانی، برتراند، بلو، بوزک، پاگنده، تزاد، سپهر، فالش نت، کارلی، کدوقلقلی، متين، نوجوان (هرالد بلوتوث)، ويران و غیره
اگرهنوز زوزه کشیدن را فراموش نکرده اید
از هر گوشه ای که کنج عزلت اختیار کرده اید بیرون آمده
و رخ بنمایید لطفا!
دق آمدیم از غربت ِ این جنگل ِ بی صاحب.
غبار تیرهی پنجرهها
همه آیههای فراموشیست
گردیکه زمانه بر همه دوستیها
و بر همه یادها
با دست باد
در گذر زمان
ذره ذره پاشیدهست
تنها
زنگاری ماندهست بر آینه
و دردی در تهیگاه سینه
یا بهعبارت دیگر:
رفیقان یک بهیک رفتند
مرا در خود رها کردند.
جانات به زلال ِ چشمهساران خنکِ بهاران باد
فالش(عج)
سپهر هم که از پشت صحنه قبلا اعلام آمادگی کرده
همت کنید سیخی به باقی ِ شورا بزنیم رفقا!
دیگه باید بریم تو پارک های بلاگر بشینیم برای هم خاطره بگیم
منو بگو به پایه بودن کی واسه جمع شدن امید بستم
این حافظه در روند سرویس شدن آدم هم نقش به سزایی رو ایفا می کنه اتفاقن!
یادش به خیر سر انتخاب اسم چه فشار ارزنده ای به مغزمون آوردیم
اگه اشتباه نکنم این زوزه که با اکثریت آرا انتخاب شد پیشنهاد خودت بود
کاش اسم های پیشنهادی رو سیو کرده بوده، خیلی خلاقیت به خرج داده بودن بچه ها
به نظرم میاد زوزه رو هم خودت پیشنهاد دادی
اوضاعی بود خلاصه واسه خودش
وبلاگتو که مرتب می خونم، می دونمم داری کارایی می کنی اما نمی دونم دقیقن چی
اما به نظرم می ارزه یه تلاشی کنیم، واسه در اومدن خودمون از این جو مسخره، به هر حال با همه ی زمان و فاصله ای که افتاده هنوزم فکر می کنم زبون همو بهتر می فهمیم تا این آدم های جدید